روش‌های باز کردن قفل شروع نوشتن یک داستان

احساس میکنید دلتان میخواهد چیزی بنویسید یا شاید در حال حاضر یک ایده خام دارید و می خواهید آن را توسعه دهید، یا حتی شروع کرده‌اید و منتظر کلمه بعدی هستید که آن را بنویسید.

هر آنچه که بدنبالش هستید، این راهنمای کامل در مورد چگونگی به دست آوردن ایده های داستانیست و شما را برای نوشتن آماده میکند! برخی از روش ها ممکن است برایتان جالب به نظر برسند، در حالی که برخی دیگر را دوست نداشته باشید. بسیار هم عالی! هر کس از چیزهای مختلفی الهام می گیرد. در اینجا چند روش برای چگونگی به دست آوردن ایده های داستان ، الهام گرفتن و همچنین شروع کار برای نوشتن ذکر شده است..

برخی از روش ها ممکن است برایتان جالب به نظر برسند، در حالی که برخی دیگر را دوست نداشته باشید. بسیار هم عالی!

هر کس از چیزهای مختلفی الهام می گیرد. در اینجا چند روش برای چگونگی به دست آوردن ایده های داستان ، الهام گرفتن و همچنین شروع کار برای نوشتن ذکر شده است..

۱. مود بُرد (Mood Board)

اگر ذهن شما برای آزاد شدن نیازمند فعالیت بصری است ، مود برد میتواند روش مناسبی برای شما باشد!
ساختن مود برد به تلاش زیادی نیاز ندارد، بسیار قابل تغییر هستند و روند جستجوی محتوا برای استفاده از آنها می تواند شما را به مسیرهای جدید و هیجان انگیز هدایت کند.

اگر ایده یا موضوع کوچکی دارید مود برد بسیار خوب کار می کند. منظور از کوچک یعنی حتی یک کلمه!
مودبرد میتواند به شخصیت پردازی، موقعیت و هر چیز دیگری کمک کند.
به طور مثال بیایید با یک کلمه که می تواند به ایده ای برای تنظیم داستان تبدیل شود شروع کنیم و یک مود برد بسازیم. من برای این مثال از کلمه “صحرا” استفاده می کنم. جستجوی سریع در گوگل، پینترست، اینستاگرام و غیره تنها با استفاده از این کلمه می تواند تصاویر جالبی را در اختیار ما قرار دهد.

 

تنها کاری که باید انجام دهیم این است که تصاویری را انتخاب کنیم که با افکارمان سازگار هستند و آنها را در یک کولاژ کنار هم قرار دهم. درست مثل همین تصویر.

من دوست دارم از میلانوت یا کانوا استفاده کنم که رایگان است اما شما میتوانید از هر نرم افزار ادیتی برای این کار استفاده کنید.

این هم یک مود بردی که من درستش کردم.

این فقط یک مثال است، اما امیدوارم به این نکته توجه کنید که مود برد چقدر می تواند برای ایجاد ایده های داستانی مفید باشد.

مود برد می تواند ایده های خاصی را برای طرح ها یا فصل های جدید ارائه دهد ، مخصوصاً اگر می خواهید جهانی جدید را ببینید یا مکانی را پیدا کنید تا شخصیت خود را در آن جا بگذارید.

مود برد همچنین برای ارائه ایده های داستانی مفید هستند که مستقیماً به شخصیت ها مربوط می شوند.

شاید به این فکر کنید که دنیایی را ایجاد کنید که در آن کشتی های هوایی شیوه ای محبوب برای سفر هستند ، یا یک شهر دیستوپیایی تحت سلطه حیات وحش قرار گرفته اند. اگر می خواهید به دنبال چیزی شبیه به فانتزی باشید ، به شخصیت های منحصر به فرد نیاز دارید که متناسب با محیط باشید.

 به سادگی به برخی از کلمات کلیدی فکر کنید که درطوفان مغزیتان (برین استورم) در حال گردش هستند.

بیایید با ایده استیم پانک پیش برویم و ببینیم گوگل ، پینترست  و اینستاگرام چه چیزی را ارائه می دهند!

من چیزهای مشابه شخصیت استیم پانک و لباس استیم پانکی را جستجو کردم ، و این چیزی است که بیش از ده دقیقه به دست آوردم:

همراه با یک پلی لیست خوب موزیک دلیلی وجود ندارد که این تبدیل به یک ایده بصری عالی نشود.

جهت استفاده از پلی لیست موزیک برای ایده پردازی داستان بعداً بیشتر صحبت خواهیم کرد ، اما به طور کامل اجازه دهید به تصاویر بصری بپردازیم.

۲. پینترست

در حالی که پینترست می تواند یک ابزار مفید برای یافتن محتوا برای مود برد باشد ، همچنین می تواند برای یافتن ایده های داستان به تنهایی بسیار مفید باشد. پینترست متفاوت از سایر شبکه های اجتماعی است و محتوای خلاقانه زیادی دارد.
کلمات کلیدی مانند “نوشتن ایده ها”، “ایده های داستانی”، “قوانین نوشتن” و غیره را امتحان کنید و هزاران توصیه مفید در مورد نوشتن به شکل تصویری پیدا خواهید کرد. من “نکات نوشتاری” را جستجو کردم و به موارد زیر برخورد کردم:

هنگام جستجوی چگونگی به دست آوردن ایده های داستان، محتوای موجود در پینترست به دلیل اورجینال بودنشان ارزش ذکر کردن دارند.

 

گاهی میتوانید ترکیب خوبی از پستهای مختلف در هر برد پیدا کنید و معمولاً به جستجوی شما بسیار مرتبط هستند.
وقتی در دانشگاه مشغول نوشتن داستان های کوتاه بودم، اینفوگرافیک ها و نوشتن راهنمایی ها در پینترست واقعاً مفید بود، زیرا بعد از چند دقیقه پیمایش هر بار چیز جدیدی پیدا می کردم.
در حالی که جستجوی “نوشتن اعلانات” به سوال “چگونه می توان ایده های داستانی دریافت کرد” پاسخ می دهد، توصیه می کنم اینفوگرافیک ها را در مواردی مانند گفتگو، تغییرات کلمات، خلق شخصیت های باورپذیر و غیره بررسی کنید زیرا آنها ایده ها را به شما می رسانند تا داستان خود را هنگام نوشتن توسعه دهید.
بسیاری از وبلاگ نویسان خلاق و نویسندگان مشتاق از پینترست استفاده می کنند، که توضیح می دهد که چرا بسیاری از محتواها مطالب با کیفیت مناسب هستند.
اگر به تازگی شروع به نوشتن کردید یا می خواهید خلاقیت خود را تقویت کنید، پینترست را بسیار توصیه می کنم، زیرا راهی عالی و پویا برای یافتن و ذخیره ایده هاتان است و شما را با انگیزه نگه می دارد.


خلاصه: برای توسعه ایده های داستانی و همچنین ارائه راهنمایی های بصری عالی است. برای هر داستانی که می خواهید ایده بگیرید یا برای ایجاد ایده های بصری مانند لباس شخصیت ها، سلاح ها، روش های حمل و نقل، مناظر فانتزی، ایده های خاص ژانر و غیره میتواند بسیار مورد استفاده قرار گیرد.

۳. کتاب و کاور موسیقی

هر جلد کتاب یا آلبوم موسیقی به خودی خود یک داستان است. آنها تمام قد یک اثر هنری مستقل به حساب می‌آیند که هر یک میتوانند به عنوان یک ایده به حساب آیند.

به همین دلیل استفاده از آنها به عنوان راهنمای بصری برای ایده پردازیتان مورد مناسبی هستند!

وقتی در حال خواندن یا نوشتن هستم و اسپوتیفای در پس زمینه روشن است ، اغلب به اطراف نگاه می کنم و می بینم که جلد آلبوم زیبایی روی صفحه نمایش چشمک می زند.

من سعی می کنم در برابر این خواسته مقاومت کنم ، اما همیشه به یادداشت هایی در مورد آن می پردازم و سعی می کنم حدس بزنم داستان پشت آن چه چیزی ممکن است باشد. اگر چندان انتزاعی نباشد، ممکن است به طور خاص یادداشت کنم که چه چیزی نشان می دهد و ایده هایی را مطرح کنم.

این کار برای من بهتر از بازکردن کتاب آموزشی راه‌های نوشتن است، و اگر امتحان کنید ممکن است برای شما نیز مفید باشد.

* چند جلد آلبوم زیبا برای ایده گرفتن به شما:

 

نکته: (به نظر من) گروههای کلاسیک پانک راک و پاپ تمایل دارند بهترین جلد آلبوم را داشته باشند

گودریدز جای خوبی برای جستجوی کتاب است. جلد کتاب ها همچنین می توانند به عنوان الهامات بصری نیز به خوبی به کار آیند.

برای دسترسی سریع به مجموعه ای از جلد های الهام بخش کتاب ، تنها کاری که باید انجام دهید این است که به سایت بروید ، “مرور”> “همه ژانرها” را فشار دهید و یکی از لیست را انتخاب کنید. من با فانتزی پیش می روم زیرا مورد علاقه شخصی من است (و یکی از مواردی که بسیاری از جلد های پر فروش را منتشر می کند).

در مورد شما نمیدانم ، اما به نظرم محال است وقتی اطرافم با تصاویر مختلفی احاطه شده است ، الهام نگیرم. خلاقیتی از قبل در جلد آلبوم و کتاب استفاده شده است که باعث می شود من بروم و داستانی برای خودم بسازم!

در ۲۰۰۶ پرسش و پاسخ با کتاب های پاولز، هادن گفت که داستان کتابش را از تصویر یک سگ که چنگالی بر او فرو رفته بود نوشته است.

به سختی می توان تصور کرد که چنین داستان بزرگی تنها از تصویری که نویسنده روزی با آن برخورد کرده است به وجود آمده باشد و اگر آن تصویر را نمیدید، آن داستان هم وجود نداشت. اما خب… همچین اتفاقی افتاده است.

۴. پلی لیست موزیک

این یکی ممکن است بیهوده به نظر برسد ، اما باید در لیست نهایی چگونگی به دست آوردن ایده های داستانی قرار گیرد.

وقتی می گویم پلی لیست ، منظور من فقط جستجوی چیزی نیست که مربوط به ژانری است که شما به آن فکر می کنید و یا آن را در پس زمینه ذهنتان دارید (اگرچه این می تواند مکانی عالی برای شروع باشد و واقعاً مفید باشد).

منظور من این است که کمی وقت بگذارید تا طوفان فکری انجام دهید و آهنگها یا سبکهای موسیقی آشنا و همچنین مواردی را که با آنها آشنا نیستید لیست کنید و آنها را برای شخصیت ها ، تنظیمات یا صحنه های خاص کنار هم قرار دهید.

این روش نه تنها می تواند به شما در پرورش ایده برای داستانتان کمک کند ، بلکه در زمانی که شما قلم را روی کاغذ می گذارید نیز به کمک شما می آید.

به فیلم ها یا سریال های تلویزیونی مورد علاقه خود فکر کنید. آنها احتمالاً موضوعات خاصی برای هر شخصیت یا مکان دارند و به خواننده کمک می کند تا با آنچه در داستان می گذرد ارتباط برقرار کند.

چرا مهندسی معکوس انجام ندهید و پلی لیست ایجاد نکنید که به شما در تصویرسازی و شکل گیری داستان خود کمک کند؟

شما ممکن است برخی از آهنگهای دارک  را برای آنتاگونیست خود و آهنگهای امیدوار کننده/مطمئن تر را برای قهرمان خود (به صورت کلیشه ای) قرار دهید. ممکن است برخی از آهنگهایی را که از قبل میشناختید از یک آلبوم موسیقی انتخاب کنید تا برای ایده پردازی به آنها گوش دهید.

در مدت زمان اندکی می توانید یک پلی لیست چشمگیر داشته باشید تا در طوفان فکری و طرح بندیتان همراهیتان کند و حتی پس از اتمام داستان خود ، میتوانید آن را با خوانندگان خود به اشتراک بگذارید.

 

۵. مکان

همانطور که می دانید ایده ها در ناخودآگاه هستند و کاملاً تصادفی از ذهنتان بیرون می‌ایند.

ممکن است گاهی اوقات نوشتن در منزل  مفید باشد اما تغییر مکان مطمئناً می تواند در این زمینه به شما کمک کند.

منظور من این نیست که هر زمان که برای ایده داستانی گیر کرده اید باید در حیات وحش و یا جایی هیجان انگیز سرگردان باشید ، اما حتی قدم زدن در محله یا پارک محلی شما می تواند فضای لازم را برای شما فراهم کند.

تغییر مکان به شما کمک می کند تا ذهن خود را در معرض ایده های جدید قرار دهید ، عمدتا به دلیل جنبه های حسی. بدون توجه، می توانید چیزهایی را ببینید ، بشنوید ، احساس کنید ، بو کنید یا حتی مزه کنید که قبلاً نمی توانستید.

بنابراین اگر از محیط اطراف خود خسته شده اید ، آنها را تغییر دهید و ببینید چه چیزی پیدا می کنید.

نکته مهمی که باید به خاطر بسپارید این است که از تلاش زیاد خودداری کنید و اجازه دهید ناخودآگاه شما این کار را برای شما انجام دهد. سعی کنید آرام باشید و از آن به عنوان فرصتی برای پاکسازی ذهن خود استفاده کنید، نه این که خود را مجبور کنید تا در طول راه به ایده پردازی کنید!

 

۶. دستور العمل‌های نوشتن

میدانم! وقتی از آنها به اشتباه استفاده شود می توانند خسته کننده به نظر برسند.

من قبلاً از به ایده رسیدن از طریق دستورالعمل‌ها متنفر بودم ، زیرا فکر می کردم شروع کردن با ایده های اشخاص دیگر، داستان اورجینال نیست. همینطور ، آنقدر به آن دستور العمل فكر می كردم كه كاملاً از نوشتن منصرف می شدم و در عوض دسته پلی استیشن خود را برمیداشتم…

مشکل من چه بود؟ من از دستورالعمل‌های اشتباهی استفاده می کردم.

من در اینباره در بخش آزادنویسی (شماره 10) بیشتر صحبت خواهم کرد ، اما استفاده از پیامهای نوشتاری برای به دست آوردن ایده های داستان برای من دور از ذهن نیستند.

نکته: از دستورالعملی که برای شما جالب نیست استفاده نکنید.

اگر مثل من هستید و فقط نوشتن برای یک ژانر را دوست دارید، به آن ژانر پایبند باشید! منابع زیادی برای یافتن دستورالعمل‌های نوشتاری مربوط به ژانرهای مختلف وجود دارد ، چه در ابتدا جملات یا در قالب یک داستان بنویسید. یک مکان عالی برای شروع، فهرست بیش از ۴۰۰ دستورالعمل نگارش مدرسه خودنوشتاریست است. لیستی از ایده های داستانی برای ژانرهای فانتزی ، علمی تخیلی ، دیستوپی ، رازآلود و عاشقانه ، به علاوه موارد دیگر وجود دارد!

از نظر مبارزه با سندرم “دارم از ایده شخص دیگری استفاده می کنم” که من را آزار می داد ، بهترین راه این است که در دستورالعمل خود بیش از حد فکر نکنید. همه چیز در مورد تلاش برای شل شدن و نوشتن است. می توانید از هر ایده داستانی که بعداً به ذهن شما می رسد استفاده کنید و داستان خود را در مکانی متفاوت از جایی که شروع کرده‌‌اید (از طریق دستورالعمل) شروع کنید.

به این ترتیب ، لازم نیست نگران این باشید که همان جمله آغازین دستورالعمل را استفاده کرده اید. ایده ابتدایی یا اولیه را به عنوان چیزی محکم تصور نکنید که برای همیشه در داستان شما باقی خواهد ماند ، فقط از آن به عنوان یک کایت برای فرود در جای دیگری استفاده کنید! می توانید حتی در نوشتن پیامهای نوشتاری یا باز کردن جملات نیز تلاش کنید. این نگرانی از کپی کامل ایده داستان شخص دیگری را از بین می برد. برخی از دستورالعمل های نوشتاری موجود را بررسی کنید و تا متوجه شوید کدامیک برای شما مفید است و چرا.

اتفاقاتی که در اطراف شما می افتد تخیل شما را تحریک می کند  و داشتن یک دفترچه یادداشت در دست، راهی عالی برای یادگیری نحوه ایده گرفتن برای نوشتن از ذهن است.

 

۷. ورزش کردن

این یکی کمی عجیب است ، اما به من اعتماد کنید. قبل از شروع ورزش که آخرین کاری بود که می خواستم انجام دهم ، چه برسد به زمانی که می خواستم یاد بگیرم چگونه برای نوشتن ایده بگیرم.

با این حال ، ورزش باعث می شود بدن ما اندورفین ترشح کند که به عنوان یک ضداسترس طبیعی عمل کند و تأثیر مشابهی با مورفین دارد. این امر درک ما از درد و احساسات منفی را کاهش می دهد و باعث می شود احساس سرخوشی داشته باشیم.

باید اعتراف کنم که موفق شده ام ایده های داستانم را بلافاصله پس از دویدن بدست بیاورم ، زیرا ذهنم احساس می کند “آزادتر” است و می توانم از موانعی که قبلاً من را عقب می انداخت ، عبور کند.

“سد ذهنی” معمولاً هنگامی رخ می دهد که تحت ابر منفی یا سندرم تقلب قرار دارید و سرخوشی انجام یک ورزش می تواند برای این کار معجزه کند. این روش به عنوان یک حواس پرتی بزرگ عمل می کند ، و زمانی که کار شما تمام شد آن ابر می تواند بخار شود!

علاوه بر این ، می توانید ایده های خوبی را در حین حرکت بدست آورید. نگران فراموش کردن آنها هستید؟ فقط کافی است آنها را در یادداشت های خود بنویسید و بعداً به آنها برگردید. انتظار کشیدن برای کار روی آنها انگیزه بیشتری برای انجام کارها به شما می دهد و می توانید بعداً از خود تشکر کنید!

۸. تماشا کردن مردم / استراق سمع

آیا تا به حال این ترفند کلاسیک را انجام داده اید که به یک غریبه در حالی که از کنار شما عبور میکند نگاه کنید و داستان زندگی اش را تصور کنید؟

یا شاید شما تمایل دارید در حین رفت و آمد به مکالمات دیگران گوش دهید.  به نظر می رسد این کار میتوانید غیر از وقتی که حوصلتان سر رفته نیز انجام دهید…

به همین دلیل است که علاوه بر داشتن یک دفترچه در دست ، استفاده از برنامه یادداشت بر روی تلفن شما نیز می تواند بسیارمفید باشد. در حالی که شما در حال یادداشت کردن حکایت مردم برای تقویت داستان کوتاه بعدی خود هستید، آنها فکر خواهند کرد که شما در حال ارسال پیام کوتاه هستید.

درواقع ، تماشا کردن یا گوش دادن بهترین راه برای یادگیری نحوه ساخت شخصیت های شما است و می تواند کمک بزرگی برای ایده پردازی داستان باشد.

۹. استفاده از تجربیات شخصی خودتان

یکی از مواردی که همیشه باعث می شد من این روش را برای گرفتن ایده های داستان کنار بگذارم این بود که من فکر می کردم این بدان معناست که باید درباره خودم بنویسم. برخی افراد نمیتوانند از داستان زندگی خود برای نوشتن داستانشان استفاده کنند. برای من شخصاً نوشتن عناصر طرح و شخصیت ها بر اساس قطعاتی از زندگی خودم برایم آسان تر است. اگر برای انجام این کار راحت هستید (بسته به تجربیات خود) ، یک مکان عالی برای شروع دوران کودکی است.

وقتی بچه هستید ، چیزهایی را از بزرگترها و اطرافیان خود می گیرید که کاملاً متوجه آنها نیستید. شما همچنین چیزهایی را تجربه می کنید که شما را گیج و شوکه می کند و اینگونه رشد می کنید. ممکن است مدتی به چنین مواردی فکر نکرده باشید ، اما آنها در ذهن و ناخودآگاه شما وجود دارند. حقیقت این است که اگر عمیق شوید ، می توانید موقعیت ها و احساسات بسیار ارزشمندی را پیدا کنید! لزوماً نباید چیزی تاریک باشد ، اما حتی اگر چنین باشد ، می توانید آن را متناسب با ژانر یا سبک دلخواه خود قالب بندی کرده و تنظیم کنید. چیزهای تاریک داستانهای فوق العاده ای می سازند ، بنابراین اگر احساس راحتی می کنید از آنها به نفع خود استفاده کنید!

وقتی می گویم “تجربیات زندگی خود شما” ، منظور من چیزهایی است که دیگران شاهد آن بوده اند. برخی از حقایقی که در مورد سایر افراد که در طول زندگی با آنها ملاقات کرده اید یا با آنها نزدیک بوده اید را در طوفان فکری استفاده کنید و ببینید آیا چیزی پیش می آید! هرگز نمی دانید ، ممکن است یک رمان کامل در یک خاطره دور در آنجا پنهان شده باشد…

۱۰. نوشتن آزادانه

بسیاری از مردم ممکن است از این مورد بگذرند ، و من نمی توانم آنها را سرزنش کنم. اگر قبلاً آن را امتحان نکرده اید ، یا حتی اگر آن را امتحان کرده اید ، به نظر می رسد که یک کابوس است.

با این حال ، باور دارم که پس از مجبور شدن به نوشتن زیاد در دوران تحصیل در دانشگاه ، هنگام یادگیری نحوه نوشتن ایده ها به شیوه های جدید که قبلاً خیلی به آن فکر نکرده بودم ، مفید واقع شد.

کلید نگارش آزاد هنگام ایجاد ایده های داستانی این است. خود را محدود به آنچه در صفحه دریافت می کنید نکنید. احساس نکنید که باید به همه چیزهایی که می نویسید پایبند باشید.

هر چه بیشتر بتوانید خود را آزاد کنید (که در وهله اول نکته اصلی تمرین است!) ، به راحتی می توانید ایده های ارزشمندی را ارائه دهید.

با نوشتن یک نامه شروع کنید ، برای خود محدودیت زمانی تعیین کنید و شروع کنید!

لازم نیست که کامل باشد و حتی لازم نیست گاهشماری داشته باشد یا خیلی منطقی باشد. آن را به عنوان گرم کردن برای یادگیری نحوه نوشتن ایده ها در نظر بگیرید ، زیرا در پایان حداقل کاری انجام دادید و ذهن شما آزادتر خواهد شد.

چه کسی می داند ، شاید حتی یک ایده باشد که به اولین رمان شما تبدیل می شود … برای ده دقیقه کار بد نیست!

۱۱. روش بریدن و چسباندن

این مورد دیگری است که من ابتدا در دانشگاه امتحان کردم و بیش از آنچه فکر می کردم از آن لذت بردم. در حالی که می خواهید ایده های داستانی قوی ایجاد کنید ، کمی ناامید کننده است، اما وقتی واقعاً گیر کرده اید، می تواند تخیل شما را برانگیزد.

روش اصلی برش حول محور بریدن کلمات روزنامه ها ، کتابها ، مجلات و غیره و تنظیم مجدد آنها به چیز جدیدی است. این شبیه بازیافت است ، اما می توانید در انتهای آن یک داستان کوتاه یا ایده جدید کاملاً کاربردی به دست آورید. شاید خیلی هم بد نباشد!

شما می توانید این روش را به هر طریقی که می خواهید ذهن خلاق خود را تغییر دهید اصلاح کنید ، و این مهمترین چیزی است که باید به خاطر داشته باشید. در واقع لازم نیست در مورد هیچ یک از این روش ها بیش از حد فکر کنید ، و می توانید هر یک از آنها را انتخاب کرده و آن را به دلخواه خود بسازید (این ایجاد ایده های داستانی سرگرم کننده است!).

به جای ایجاد تابلو مود برد (مانند شماره 1) ، می توانید تصاویر و کلمات تصادفی را برش داده و آنها را سطحی به هم بچسبانید. آنها می توانند چیزهایی باشند که کاملاً متضاد هستند ، و این حتی می تواند برای شما بهتر از یافتن چیزهایی باشد که با یکدیگر هم راستا هستند! با این حال ، باور دارم که پس از مجبور شدن به نوشتن زیاد در دوران تحصیل در دانشگاه ، هنگام یادگیری نحوه نوشتن ایده ها به شیوه های جدید که قبلاً خیلی به آن فکر نکرده بودم ، مفید واقع شد. کلید نگارش آزاد هنگام ایجاد ایده های داستانی این است. خود را محدود به آنچه در صفحه دریافت می کنید نکنید. احساس نکنید که باید به همه چیزهایی که می نویسید پایبند باشید.

هر چه بیشتر بتوانید خود را آزاد کنید (که در وهله اول نکته اصلی تمرین است!) ، به راحتی می توانید ایده های ارزشمندی را ارائه دهید. با نوشتن یک نامه شروع کنید ، برای خود محدودیت زمانی تعیین کنید و شروع کنید! لازم نیست که کامل باشد و حتی لازم نیست گاهشماری داشته باشد یا خیلی منطقی باشد. آن را به عنوان گرم کردن برای یادگیری نحوه نوشتن ایده ها در نظر بگیرید ، زیرا در پایان حداقل کاری انجام دادید و ذهن شما آزادتر خواهد شد.

چه کسی می داند ، شاید حتی یک ایده باشد که به اولین رمان شما تبدیل می شود … برای ده دقیقه کار بد نیست!

۱۲. مکانهای غیر داستانی عجیب

آیا تا به حال به مکانی بر روی زمین (یا شاید در جای دیگری از جهان) برخورد کرده اید که شما را مجذوب خود کرده باشد؟ به احتمال زیاد شما با یک بله محکم پاسخ خواهید داد. اگر چنین است ، آیا تا به حال به این فکر کرده اید که کمی تحقیق کنید و داستانی را در آنجا مطرح کنید؟

نکته: برای استفاده از این روش لازم نیست فانتزی بنویسید ، حتی می توانید از آن برای شناخت بهتر شخصیت خود استفاده کنید. از خود بپرسید اگر آنها را در این محیط بیاندازید چه اتفاقی برای آنها می افتد؟ چگونه با آن برخورد خواهند کرد؟ این می تواند روشی موثر برای به دست آوردن ایده های داستانی شخصیت محور برای هر ژانری باشد. با این حال ، اگر شما در حال نوشتن فانتزی هستید ، امیدوارم متوجه این موضوع شوید که هنگام جستجوی ایده های داستانی ، تحقیق در مورد مکانهای موجود چقدر می تواند مفید باشد.

این روش می تواند در مسیر ایده اولیه ای را که برای جهان خود دارید یا جهان سازی که قبلاً در تلاش برای انجام آن بوده اید ، الهام بخش باشد. ارائه یک دنیای کامل بدون هیچ گونه درخواست بصری کار دشواری است ، و در این راه باید تخیلات خود را تغذیه کنید. روی هم رفته ، این روش یک روش عالی برای یادگیری نحوه به دست آوردن ایده های داستانی است ، زیرا با جستجوی سریع گوگل می توانید نقشه جهان رمان خود را در عرض چند دقیقه ترسیم کنید. بهترین رمان های فانتزی دارای نقشه های جهانی هستند .

۱۳. سرتیتر خبرها

قصه مرد بدنام فلوریدا را شنیده‌اید؟ به هر حال اگر به دنبال یک نقطه شروع خوب هستید سرتیتر خبرها شاید مورد مناسبی باشد. به مثال زیر را نگاهی بکنید:

 امیدوارم منظور من را در مورد چگونگی ایده گرفتن برای نوشتن متوجه شده باشید وقتی که میگویم تیترهای خبری ممکن است ابزار مناسبی باشند. برخی از آن‌ها آنقدر مضحک هستند که به نظر تخیلی هستند، در حالی که برخی دیگر واقعی تر به نظر میرسند.

۱۴. رویاهای خودتان

آیا شما یک رویاپرداز قهار هستید؟ پس شاید بد نباشد که اجازه دهید رویاهایتان کار را برای شما ساده کنند! یکی از راه های پیگیری رویاهایتان این است که برای خود یک دفترچه رویا تهیه کنید. به این ترتیب، می‌توانید رویاهای خود را بهتر از قبل به یاد بیاورید و روی آنها کنترل بیشتری به دست آورید.

یک راه برای اینکه حواستان به رویاهایتان باشد این است که یک دفترچه رویاها برای خودتان درست کنید. از این راه شما میتوانید شروع کنید به بخاطر آوردن رویاهایتان و همچنین کنترل بهتری در شبیه‌سازیشان داشته باشید.

وقتی برای به خاطر سپردن و ثبت رویاهای خود تلاش می کنید، اساسا ایده های داستانی را به صورت رایگان دریافت می کنید. به این ترتیب، از نظر فنی نیازی به یادگیری نحوه دریافت ایده های داستانی ندارید.

گرگ و میش اثر استفانی مایر را به یاد دارید؟ ایده واحدی که منجر به نگارش و انتشار بقیه سریال شد از رویایی بود که میر داشت: «این دو نفر در یک چمنزار کوچک دایره‌ای شکل زیر نور خورشید درخشان بودند، یکی از آنها پسری زیبا و دیگری فقط دختری معمولی بود. پسر یک خون آشام بود. شاید عجیب به نظر برسد که من خواب خون آشامی را می دیدم که سعی می کرد به من توضیح دهد که چقدر به دیگری اهمیت می دهد و در عین حال چقدر می خواهد او را بکشد.

پس از اینکه او این ایده را از رویای خود گرفت و آن را به یک رمان تبدیل کرد، بیش از ۱۰۰ میلیون نسخه در سراسر جهان فروخت. برای چند دقیقه ای که طول کشید تا او رویای خود را مستند کند رقم کمی نیست!

۱۵. نقشه برداری ذهنی یا مایندمپ

اگر فردی هستید که دوست دارید همه چیز سازماندهی شود شاید کمی اضطراب آور باشد اما نقشه برداری ذهنی (مایند مپ) برای جمع آوری سریع ایده های داستانی عالی است.

برخلاف آزادنویسی، که برخی افراد آن را بسیار خسته‌کننده می‌دانند، میتوان از نقشه برداری ذهنی به‌عنوان روشی جایگزین برای نوشتن ایده‌ها استفاده کرد.اگر ایده های شما زمانی که تحت فشار شدید هستید به سختی سازماندهی می شوند، نقشه ذهنی احتمالاً گزینه بهتری برای شماست. من اغلب از نقشه ذهنی برای توسعه نقاط شروعی که قبلاً از روش های دیگر دریافت ایده های داستانی به دست آورده ام، استفاده می کنم. مرحله دوم قبل از این است که ایده کاملی داشته باشم که بتوانم با آن کار کنم. به جای اینکه فقط با یک کلمه یا جمله شروع کنم و سپس به تخیل کردن بپردازم، ممکن است با یک محیط (لوکیشن)، شخصیت یا ایده ای که از قبل داشتم، شروع کنم.

برای نقشه برداری ذهنی میتوانید از یه تخته وایت برد، یک مقوا بر روی دیوار یا وبسایتهایی مثل مایلانوت استفاده کنید. شاید بد نباشد که Mindmap را در گوگل یا پینترست جستجو کنید.

نقشه برداری ذهنی را شروع کنید و اگر به دردتان خورد برای من کامنت بگذارید و از تجربیاتتان بگویید.

۱۶. از خود سوال بپرسید

پرسیدن سوال از خود با نقشه ذهنی مرتبط است زیرا منطق مشابهی دارد. شما فقط افکار و ایده های بعدی خود را به گونه ای متفاوت سر و شکل می دهید، اما به نتیجه ای مشابه می رسید. این برای کسانی که علاقه ای به کشیدن نمودارهای عنکبوتی ندارند عالی است!

می‌توانید ایده‌های خود را در قالب «فهرست» یا هر طور که مناسب می‌دانید سازماندهی کنید. چرا یک کاغذ A3، خودکار و یک مارکر تهیه نکنید و «نوشتن حباب‌دار» را که در دبستان استفاده می‌کردید، به خوبی تمرین نکنید؟

چی میشد اگه؟ بهترین گزینه برای شماست، زیرا برای پاسخ دادن به آن، چرخ دنده های ذهنتان فعال می شوند. در اینجا چند نمونه از داستان های معروف آورده شده است:

چه می شد اگر مادربزرگ یک دختر جوان در واقع بابا یاگا، نگهبان مردگان بود؟ (The House with Chicken Legs)
چه می شد اگر یک دنیای جایگزین تاریک درست در زیر بینی ما وجود داشت؟ (Stranger Things)
چه می شد اگر یک فرشته و یک شیطان با هم دوست بودند و می خواستند جلوی نابودی زمین را بگیرند؟ (Good Omens)

اکنون که ایده کلی را دریافت کردید، می توانید ایده خود را شروع کنید! اگر مشکل دارید، نگاهی به لیست 101 سوال چی میشد اگه در سایت ScreenCraft بیندازید که الهام بخش نویسندگان بوده است و بیشتر شبیه به سؤالاتی هستند که باید با آنها شروع کنید.

۱۷. نوشته ها/داستان های دیگر

سلب مسئولیت: من نمی گویم که بروید و کار یا ایده های دیگران را بدزدید. اما، کاری که می‌توانید انجام دهید این است که به داستان‌های دیگر و عناصر آن‌ها فکر کنید، و سپس چرخشی تازه به آن‌ها بدهید. به عنوان مثال، فکر می‌کنید فیلم Frozen دیزنی چگونه ساخته شده است؟ این فیلم بر اساس «ملکه برفی» اثر هانس کریستین اندرسن ساخته شده است، با این حال آنقدر داستان متفاوت با نسخه اصلی ارائه می دهد که به تنهایی به عنوان یک داستان عالی می ماند.

شما می توانید در این مقاله از Bustle در مورد اینکه چگونه ایده داستان Frozen با ملکه برفی متفاوت است، بخوانید، اما نکته اصلی که من سعی می کنم بیان کنم این است که استفاده از این تاکتیک برای گرفتن ایده های نویسندگی لازم نیست سرقت ادبی باشد. و بازگویی یک اثر داستانی به روشی منحصر به فرد می تواند برای نویسندگان و خوانندگان بسیار مفید باشد.

نتیجه گیری

امیدوارم راهنمایی های من در مورد چگونگی به دست آوردن ایده های داستانی باعث شده باشد که شما چند روش برای الهام گرفتن آموخته باشید، این بدان معناست که من کارم را به درستی انجام داده ام. فراموش نکنید از تجربیات خود برای من بنویسید.

نویسنده Anita Pandolfo
ترجمه به فارسی توسط آرمان بایون‌سا
۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۱

شاید این موارد نیز برای شما جذاب باشد
0 replies

Leave a Reply

Want to join the discussion?
Feel free to contribute!

Leave a Reply